آتاوآلپا یوپانکی اسطورهٔ موسیقی فولکلور آمریکای لاتین
یکی از دوست داشتنیترین گیتاریستهایی
که میشناسم آتاوآلپا یوپانکی نوازنده، خواننده، آهنگساز، نویسنده و محقق آرژانتینی
است.در عین حال اگر نام «آتاوآلپا یوپانکی» را تجزیه کنیم با کمی تعدیل و به زبان باستانی کچوایی میشود «مردی که از دوردست آمده تا روایت کند».
آتاوآلپا یوپانکی در پرگامینو، شهری کوچک در غرب آرژانتین به دنیا آمد. پدرش کارمند سادهٔ راهآهن بود و به خاطر شغلش خانواده مرتباً در حال تغییر مکان بود. از کودکی گوشش با نوای موسیقی محلی که در خانه و توسط پدر، عموها و دوستانشان اجرا میشد آشنا شد و در همان زمان آموزش موسیقی را شروع کرد. ابتدا نواختن ویولن را فرا گرفت و بعد توجهاش متوجه گیتار شد. در شش سالگی باتیستا آلمیرون نخستین (و عملا تنها) معلمش را دید و مدتی از او درس گرفت. این دروس به علت مسافرتهای آلمیرون مرتباً قطع میشد و با تغییر محل مأموریت پدر، برای همیشه متوقف شد.
خودش میگوید که بزرگترین معلمش محیط و جامعه بوده. جایی که هر روزه آسمان و زمین و چشماندازهای بیکرانش سرشار از الهام و نغمه بوده است. در واقع او در سایهٔ نبوغ حیرت انگیزش، نوازندهای خود آموخته است که پس از تسلط فوقالعاده در نوازندگی، تمام مهارت و استادیاش را مصروف شناخت و اجرای موسیقی منطقهٔ آند کرد.
مرگ زودهنگام پدر، مسئولیت اداره خانواده را به دوش او
انداخت. بازیکن تنیس، بوکسور، پستچی، روزنامهنگار،
معلم موقت مدرسه و نوازندگی کارهای متعددی بودند که او برای تأمین معاش خانواده به
آنها پرداخت. اما نوازندگی و ترانهسرایی کاری
بود که او برایش ساخته شده بود. در نوزده سالگی یکی از ترانههایش مشهور شد و موجب
شد که جستجوی او برای شناخت بهتر میهنش و ترانههای
محلی آن شروع شود. تلاشی حیرتانگیز که آن را با
پای پیاده آغاز کرد و تا پایان عمر ادامهاش داد. آتاوآلپا به هر کجا که توانست
رفت. از دهکدهٔ دورافتادهای در فراز کوهها گرفته
تا مناطق مرزی. تا جایی که به اروگوئه هم سر زد و در آنجا هم به دنبال ترانهها و
نواهای اصیل و گم شدهٔ آمریکای لاتین گشت.
او عمیقاً ضد فاشیست بود و در ۱۹۴۵ به حزب کمونیست پیوست اما از آنجا که فعالیت در چارچوب و دستورالعملهای حزبی، برایش قیودی را به همراه میآورد که به کلی با روحیهاش ناسازگار بود، در ۱۹۵۲ از حزب جدا شد ولی هیچوقت نگاه آرمانخواهانه و مردم گرایش عوض نشد. در جریان فعالیت حزبی و در اعتراض به سانسور، به شدت با رژیم خوان پرون به مقابله پرداخت. در نتیجه دولت، چاپ و اجرای کلیه آثارش را در همه جا به کلی ممنوع اعلام کرد و خودش را بارها زندانی کردند. عاقبت ترجیح داد مدتی در اروگوئه زندگی کند.
در ۱۹۴۷ رمانی به نام سهرو بایو نوشت که نام کوهی از رشته کوههای آند در آرژانتین است. بر اساس این کتاب کارگردان اروگوئهای رومن بارهتو فیلمی به نام افق سنگی ساخت که آتاوآلپا در نوشتن فیلمنامهٔ آن مشارکت داشت و خودش هم در فیلم بازی کرد و ضمنا موسیقی آن را هم ساخت. فیلم در فستیوال کارلو ویواری برندهٔ جایزهٔ بهترین فیلم و بهترین موسیقی شد.
سال ۱۹۵۳ مجدداً به آرژانتین بازگشت و باز هم پیادهرویهایش آغاز شد. کارهای تحقیقی او و ضبط حجم عظیمی از
موسیقی فولکلور آرژانتین کاری سترگ بود که او سالهای زیادی برای آن وقت و انرژی
گذاشت. مطالعات وسیع او پیرامون موسیقی سرزمینش به او چنان تسلط و دانشی بخشید که
کمتر کسی در آرژانتین به این موقعیت رسیده است. بسیاری معتقد هستند که او مهمترین
شخصیت موسیقی فولکلور آمریکای لاتین محسوب میشود. فارغ از درستی یا نادرستی این
ادعا او یکی از اسطورههای موسیقی مردمی در آمریکای
لاتین است که آثارش تأثیری عمیق بر ترانهسرایان و گروههای
موسیقی مختلف و مشهور آمریکای لاتین گذاشت.
هنرمندان برجستهای همچون انجل پارا، ویکتور خارا،
اوراسیو گوارانی، ماری لافورت و بسیاری دیگر به بازخوانی و تنظیم آثار او
پرداختند. هر کجا که صحبتی از موسیقی مردمی آمریکای لاتین است نام او حضوری اساسی
دارد. اگر چه او بخش مهمی از زندگیاش را در خارج از آرژانتین گذراند اما همواره
در ارتباط با موسیقی این منطقه بود.
آتاوآلپا در اقصی نقاط جهان کنسرتهای بسیار
موفقی داد. در اغلب این کنسرتها فقط خودش بود و یک گیتار و دیگر هیچ. اما یک چیز
دیگر هم بود، نبوغ و تسلط اعجاب آور. استقبال از آثار و کنسرتهای او تا پایان عمر
ادامه داشت. برای مثال هنگامی که برای بار دوم به پاریس سفر کرد استقبال عظیمی از
او شد. روزنامه لوموند نوشت: نام او همچون بازتاب صدای یک اسطوره است. او برگزیده
شده است تا نیاکان سرزمین پدریش آرژانتین و آمریکای لاتین را ارج بنهد. آتاوآلپا
شاعر گیتاری است که مردم، جلگهها و کوهها را به وجد میآورد تا آواز روح اجداد
سرخپوستشان را سر دهند.
همان جا بود که ادیت پیاف
(که در آن زمان مانند بت پرستیده میشد) از او دعوت کرد که با هم کنسرتی بدهند.
کاری که بعدها در همهٔ نقاط جهان و با برجستهترین خوانندگان و موسیقیدانان کشورهای مختلف تکرار شد.
Édith Piaf 1915 –1963 |
در دوران حکومت ژنرالها،
آتاوآلپا همچون یک مهاجر (یا تبعیدی خودخواسته) در پاریس زندگی کرد و به ندرت به
آرژانتین بازگشت و نهایتاً در هتلی در پاریس زندگی را بدرود گفت.
چند نمونه از آثارش
خوشبختانه
آتاوآلپا خیلی زود شروع به ضبط آثارش کرد. اولین صفحهای
که از او بیرون آمد کلیه عناوین و جوایز را درو کرد. از او بیش از ۱۵۰۰ ترانه و
قطعهٔ بیکلام به یادگار مانده. ابتدا سه قطعهٔ
بدون کلام از آلبوم گیتار آند برایتان میگذارم.
توجه شما را به این نکته جلب میکنم
که او در زمان نواختن این قطعات هفتاد ساله بود! یعنی زمانی که در فرهنگ ما ایرانیها،
مردان و زنان، خسته و خاموش در کنج خانه و یا حداکثر در پارکها به
انتظار پایان نشستهاند. ببینید این مرد هفتاد ساله چگونه مینوازد! به این قطعه
گوش کنید. آیا تا به حال نواختنی تا این حد عشوهگرانه
شنیدهاید؟
Atahualpa Yupanqui: Cruz del Sur
(Malambo) Download
هر زخمهٔ او به گیتار، تار و پود
وجود آدمی را میلرزاند چرا که نوازنده خودش هم با هر زخمهای به رقص در آمده است.
اگر دوستان به شاهکار احمد شاملو در مجموعه «ترانه شرقی و اشعار دیگر» که دکلمه اشعار فدریکو گارسیا لورکا است گوش کرده باشند، قطعه زیر را به جا خواهند آورد:
و حالا چند فیلم از خودش در حال نواختن. در لحظاتی میتوانید ببینید که او چگونه از همهٔ نقاط گیتار و از بدنهٔ آن، برای صداهای تکمیلی استفاده میکند.
تصویری دیگر از این پیرمرد دوستداشتنی. این جا او ۷۲ ساله است. ببینید چقدر دستان چابکی دارد:
یکی از خوانندگانی که با آتاوآلپا مستقیماً همکاری کرد و بعداً اصلیترین خوانندهٔ ساختههای او شد مرسدس سوسا خوانندهٔ افسانهای آرژانتین بود. مرسدس سوسا نامی فراگیر در همهٔ آمریکای لاتین است و شخصیتی فراملیتی است. او جزو اولین کسانی است که به نهضت «صدای نو» پیوست. به او لقب صدای بیصدایان دادهاند. (به این نهضت در نوشتاری دیگر خواهم پرداخت)
جایگاه سوسا در موسیقی آمریکای همانند امکلثوم در موسیقی عرب است. برای
مرگ مرسدس سوسا سه روز عزای عمومی اعلام شد و برای ادای احترام به جنازهٔ او،
سوگواران کیلومترها در صف ایستادند. صدای او زیبا و وسعتش کم نظیر بود. متأسفانه
از اجرای مشترک این دو هیچ لینکی پیدا نکردم. در این جا سوسا یکی از آثار بسیار زیبای
آتاوآلپا را با کنترلی فوقالعاده بر صدایش میخواند.
دوستداران ویکتور خارا ترانه زیر را خواهند شناخت. اما این بار با صدای جادویی مرسدس سوسا.
وقتی آتاوآلپا پا از مرزهای لاتین بیرون گذاشت دیگر به موسیقی منطقهٔ خودش بسنده نکرد و با کنجکاوی همیشگیاش، موسیقی سایر مناطق را هم مورد مطالعه قرار داد. قطعهٔ زیر ماحصل سفرهای آتاوآلپا به ژاپن و علاقمندی او به موسیقی ژاپنی است. «لالایی هیروشیما» قطعهای است در بزرگداشت قربانیان فاجعهٔ هیروشیما:
چند لحظه از بازی آتاوآلپای نسبتاً جوان در فیلم افق سنگی که بر اساس رمان خودش ساخته شد. قطعهای که مینوازد آشناست. احتمالاً موسیقی ابتدای فیلم دسپرادو را به یاد دارید. همان جا که آنتونیو باندراس گیتار میزند و میخواند. گروه لوس لوبوس سازندهٔ آن قطعه بود. در این ویدیو میبینید که تم اصلی از آتاوآلپا گرفته شده است.
و
دیگر این شما و این دریای بیکران آتاوآلپا یوپانکی.
Atahualpa Yupanqui: El Bien
Perdido Download
اگر دوستان به شاهکار احمد شاملو در مجموعه «ترانه شرقی و اشعار دیگر» که دکلمه اشعار فدریکو گارسیا لورکا است گوش کرده باشند، قطعه زیر را به جا خواهند آورد:
Atahualpa Yupanqui: Malquistao
(Vidala Dolorosa) Download
و حالا چند فیلم از خودش در حال نواختن. در لحظاتی میتوانید ببینید که او چگونه از همهٔ نقاط گیتار و از بدنهٔ آن، برای صداهای تکمیلی استفاده میکند.
تصویری دیگر از این پیرمرد دوستداشتنی. این جا او ۷۲ ساله است. ببینید چقدر دستان چابکی دارد:
یکی از خوانندگانی که با آتاوآلپا مستقیماً همکاری کرد و بعداً اصلیترین خوانندهٔ ساختههای او شد مرسدس سوسا خوانندهٔ افسانهای آرژانتین بود. مرسدس سوسا نامی فراگیر در همهٔ آمریکای لاتین است و شخصیتی فراملیتی است. او جزو اولین کسانی است که به نهضت «صدای نو» پیوست. به او لقب صدای بیصدایان دادهاند. (به این نهضت در نوشتاری دیگر خواهم پرداخت)
Mercedes Sosa 1935 – 2009 |
دوستداران ویکتور خارا ترانه زیر را خواهند شناخت. اما این بار با صدای جادویی مرسدس سوسا.
Atahualpa Yupanqui: Duerme negrito. (Mercedes Sosa) Download
وقتی آتاوآلپا پا از مرزهای لاتین بیرون گذاشت دیگر به موسیقی منطقهٔ خودش بسنده نکرد و با کنجکاوی همیشگیاش، موسیقی سایر مناطق را هم مورد مطالعه قرار داد. قطعهٔ زیر ماحصل سفرهای آتاوآلپا به ژاپن و علاقمندی او به موسیقی ژاپنی است. «لالایی هیروشیما» قطعهای است در بزرگداشت قربانیان فاجعهٔ هیروشیما:
چند لحظه از بازی آتاوآلپای نسبتاً جوان در فیلم افق سنگی که بر اساس رمان خودش ساخته شد. قطعهای که مینوازد آشناست. احتمالاً موسیقی ابتدای فیلم دسپرادو را به یاد دارید. همان جا که آنتونیو باندراس گیتار میزند و میخواند. گروه لوس لوبوس سازندهٔ آن قطعه بود. در این ویدیو میبینید که تم اصلی از آتاوآلپا گرفته شده است.
سلام علی جان.
پاسخحذفمثل همیشه عالی، روان و خوش قلم.
خسته نباشی . تشکر از مطالب جالب ات
پاسخحذفچه صدایی و چه عشوه ای. عالی بود
پاسخحذفوبلاگ جالبی دارید
پاسخحذفخیلی لذت بردم . ممنون و متشکر . اما چرا اینقدر کم و با وقفه های زیاد مینویسید؟ بی صبرانه منتظر نوشته جدید هستم. تشکر مجدد
پاسخحذفممنونم. حق با شماست. سعی خواهم کرد فعالتر باشم.
حذفدوستان نازنینی گله داشتند که چرا اینقدر بین نوشتههایم فاصله افتاده است. بابت این اهمال و تنبلی شرمندهام. امیدوارم بتوانم کمی فعالتر شوم.
پاسخحذفاما میخواهم خدمت دوستان عزیزم اعلام کنم که صفحهای در فیسبوک درست کردهام. اگر آنجا تکمهٔ لایک را بزنید، وقتی مطلب جدیدی مینویسم بهسرعت در جریان قرار خواهید گرفت.
سپاسگزار خواهم بود اگر دوستان خود را نیز به این صفحه دعوت کنید. نشانی صفحهٔ فیسبوکم:
Che jaaleb چه جالب
https://www.facebook.com/pages/Che-jaaleb-%DA%86%D9%87-%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A8/258835840934411