خواکین رودریگو، كنسرتو آرانخوئز و تنظیمهای گوناگون آن
به احتمال زیاد همهٔ شما لااقل
یک بار این نغمه را شنیدهاید:
اگر امکان استفاده از یوتیوب را ندارید، ویدیوها را
با دو کیفیت ضبط کردهام تا بتوانید ابتدا دانلودشان کنید و سپس ببینید
Gheorghe Zamfir & James Last: Lonely shepherd, 1977
احتمالاً
جمع کثیری این نغمه را به نام «مونآمور» میشناسند. اما واقعیت این است که این
اثر، خیلی قبل از این که «مونآمور» باشد، اسم و مشخصات دیگری دارد.
- چرا نام اصلی این قطعه فراموش و به «مونآمور» تبدیل شد؟
- چرا خیلیها آهنگساز مشهورترین نغمهٔ گیتار را نمیشناسند؟
- خواکین رودریگو آهنگساز اسپانیایی که بود؟
- چگونه کنسرتو آرانخوئز همهٔ دنیا را تسخیر کرد؟
- آیا آثار الهام گرفته از این نغمه، موفق بودند؟
- آیا ترانهٔ «مونآمور» به زبانهای دیگر هم خوانده شد؟
کنسرتو
آرانخوئز اثر خواکین رودریگو
این «کنسرتو برای گیتار و ارکستر» بدون شک محبوبترین
کنسرتو گیتار تاریخ محسوب میشود. نغمه مومان دوم آن هم
جزو مشهورترین نغماتی است که همه ما شنیدهایم. اما چه بسا باشند کسانی که اصلاً
نمیدانند سازندهٔ این نوای جادویی کیست؟
خواکین
رودریگو
Joaquín Rodrigo 1901 - 1999 |
خواکین رودریگو آهنگساز
و پیانیست اسپانیایی در سه سالگی بر اثر ابتلا به دیفتری، تقریباً بیناییاش را از
دست داد اما عشق و نبوغش او را به سمت موسیقی کشاند. در هشت سالگی نواختن پیانو و
ویولن را در کنار آموزش تئوری، شروع کرد. ضمن موفقیت به عنوان نوازندهٔ پیانو، تحصیلاتش
را در پاریس پی گرفت. آهنگسازی و موزیکولوژی را نزد چند تن از بهترین معلمان آن
دوران فرا گرفت. مهمترین استادش در آهنگسازی پل دوکا آهنگساز قطعهٔ معروف شاگرد
جادوگر (کارتون فانتزیای والت دیسنی را به یاد میآورید؟) بود. بعدها شغل رسمیش،
پرفسور تاریخ موسیقی در دانشگاه مادرید بود. او صاحب کرسی مانوئل دوفایا آهنگساز
بزرگ اسپانیا شد.
در سی سالگی با ویکتوریا کامهی پیانیست ترک ازدواج کرد. ویکتوریا
بزودی نوازندگی را رها کرد تا بتواند تمام وقت به عنوان همکار، به همسر نابینایش
کمک کند. نقش او در زندگی هنری رودریگو بسیار مهم و تأثیرگذار بود. همچنین او در
کتابی با عنوان دست در دست خواکین رودریگو، زندگی من در کنار مائسترو به نکات جالب
و مهمی از زندگی، آثار و فعالیتهای هنری رودریگو اشاره میکند.
Victoria Kamhi 1905 -1997 and Joaquín Rodrigo |
سیسیلیا رودریگو
تنها فرزند این زوج که ناشر موسیقی (به خصوص آثار پدرش) است میگوید که نقش مادرش
خیلی فراتر از یک همسر یا همراه و کمک بود. ویکتوریا چشم خواکین رودریگو بود. منشی
او بود و در خلق تکتک آثار رودریگو نقش داشت. به علت نابینایی ِ رودریگو، اول با
خط بریل مینوشت و بعد نوشتهاش را از ابتدا، نت به نت میخواند. برای هر ساز،
جداگانه؛ و ویکتوریا آن را مینوشت و همزمان با هم مشورت میکردند و تصحیحها و تغییرات
لازم را انجام میدادند.
سیسیلیا اشاره دارد که نقش مهم دیگری که مادرش در موسیقی
پدرش ایفا کرد، تداخل فرهنگ یهودی در موسیقی چندجانبه رودریگو است. ویکتوریا یک یهودی
سفاردی (یعنی یهودیانی که از قرن چهاردهم به بعد عمدتا در آسیای صغیر و آفریقا
زندگی کردند) بود. با وجود این که خواکین خود کاتولیک بود اما فرهنگ موسیقی یهودی
اثر بسیار عمیقی بر او گذاشت.
دو هنرمند با پایان گرفتن جنگهای داخلی اسپانیا در ۱۹۳۹ به مادرید برگشتند. در بازگشت، رودریگو اثری را به همراه داشت که نه تنها نام او را برای همیشه جاویدان ساخت، بلکه درخشانترین اثری است که تا کنون در این ژانر ساخته شده است.
رودریگو این کنسرتو گیتار ِ زیبا و تکنیکی را برای دوست گیتاریستش رجینو سانز دلّا مانتزا نوشت. اما نه مانتزا، نه ویکتوریا و نه حتی خود رودریگو تصور نمیکرد که این اثر تا این حد مشهور شود.
آرانخوئز شهری
در نزدیکی مادرید است که به واسطهٔ قصر سلطنتی عظیم و زیبایش مشهور بود. اما
امروزه احتمالاً همه با شنیدن نام آرانخوئز، ابتدا به یاد کنسرتوی رودریگو میافتند.
این قصر در قرن شانزدهم به دستور فیلیپ دوم ساخته شد و دو قرن بعد فردیناند ششم و
چارلز سوم آن را بازسازی اساسی کرده و به آن افزودند. این کاخ محصور در شبکهای از
باغ و بستان و آب نماهای زیباست که در طراحی آن نهایت ذوق و سلیقه خرج شده است. در
سال ۲۰۰۵ مجموعه در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت.
رودریگو توضیح داده که تلاش داشته تا احساس گردش در باغهای آرانخوئز را بازتاب دهد. صدای طبیعت زیبا، احساس وجد و سرور ناشی از قدم زدن در محیطی آرام و بهشتی و سرانجام انتقال روح آن محیط در موسیقیاش.
کنسرتو در ۱۹۴۰ با تکنوازی رجینو سانز دلّا مانتزا با ارکستر فیلارمونیک بارسلونا و یک ماه بعد در مادرید اجرا شد. عکسالعمل شنوندگان رعدآسا بود. دیوانهاش شدند. در طول بیش از ۷۰ سالی که از عرضهٔ آن میگذرد، ذرهای از محبوبت و فروش آن کم نشده. تاریخ موسیقی محبوبیتی این چنینی را کمتر ثبت کرده است. آثار معدودی هستند که ضمن ارزش والایشان، از همان ابتدا از اقبال عام برخوردار شدند. اتفاقا بسیاری از آثاری که مردم در زمان عرضه، دیوانهاش شدند بزودی به دست فراموشی سپرده شد (به عنوان مثال سنفونی پیروزی ولینگتون اثر بتهوون). اما آرانخوئز هم چنان محبوبترین کنسرتو باقی مانده و میزان استقبال از آن تعجبآور است.
سیسیلیا میگوید که این اثر یک پدیدهٔ نادر است. هر روزه تقاضاهای جدید برای اجرای آن، و یا تنظیمهای متفاوت آن به دستم میرسد. تنظیمهای مختلف برای انواع گوناگون موسیقی، از همهٔ نقاط جهان.
پدرم در سالهای پایانی عمرش متوجه شد که کارش با تنظیم پاپ، از اصل اثر هم محبوبتر است. او اضافه میکند که خود رودریگو هم از این میزان اقبال متعجب بود و میگفت در این کنسرتو چیزی هست که احساس مردم را تحریک میکند و این چیز، به کیفیت اثر مربوط نمیشود. اما برای اینکه بفهمم آن راز چیست باید یک سنگ جادویی پیدا کنم و در اینصورت حتماً برای سایر آثارم هم از آن استفاده میکردم.
در این ابراز عقیده، طنز و گلایهٔ پنهانی هم وجود دارد. رودریگو از این که آرانخوئز سایر آثار با ارزش او را کاملاً تحت تأثیر قرار داده، چندان راضی نبود. سیسیلیا میگوید آرانخوئز همهٔ توجهها را به خودش معطوف کرده اما سایر کارهای پدرم هم شایستهٔ توجه بیشتری هستند و من از طریق بنیاد ویکتوریا و خواکین رودریگو، آرزو و تلاش میکنم که این آثار بیشتر اجرا شوند. بنیادی که پس از مرگ والدینش در مادرید افتتاح کرد و تا امروز فعالیت دارد.
نوازندهٔ گیتاری نیست که سرش به تنش بیارزد و این کنسرتو را اجرا نکرده باشد. از اولین بار که در ۱۹۴۷ کنسرتو مجدداً با تکنوازی رجینو سانز دلّا مانتزا روی صفحه ۷۸ دور ضبط شد تا امروز، این داستان ادامه دارد. اما کسی که کنسرتو را در جهان مشهور کرد یک جوان ۱۹ ساله بود. همان سال در پاریس نارسیسو یهپس جوان به رودریگو معرفی شد.
آهنگساز، آرانخوئز را به او داد و او سه هفته روی آن کار کرد. وقتی
کنسرتو را برای رودریگو نواخت او نت را در دستهای یهپس گذاشت و گفت مرد جوان این
را نگه دار. با این، تو جهان را دور خواهی زد و هر دوی ما را مشهور خواهی ساخت.
کمی پیش از مرگ، رودریگو در خصوص یهپس گفت: بعد از آن اجرا، اثر من جوهر جدیدی پیدا کرد و من قدردان نارسیسو هستم. برای سالهایی که در کنار هم، همکاری عمیقی داشتیم و جهان را با سفر موسیقاییمان درنوردیدیم. من نمیگویم او بهترین یا بدترین گیتاریست است. او گیتاریست من است.
بشنوید موومان دوم کنسرتو آرانخوئز را با نوازندگی گیتاریست رودریگو و با رهبری رافائل فروبک دو بورگوس رهبر برجستهٔ اسپانیایی.
در موسیقی کلاسیک معمولاً به هر قسمت از یک اثر، موومان میگویند. بدون شک مهمترین بخش این اثر که موجب این همه حرف و حدیث شده، موومان دوم آن است. موومانی است آرام و غمگین. گفتگویی است بین گیتار و کرآنگله (یا هورن انگلیسی) که ارکستر هم با آنها همراهی میکند. اما رودریگو اشارهای به قصهٔ پسزمینهٔ موومان دوم نمیکند. سالها بعد، ویکتوریا در زندگینامهاش اشاره میکند که لحن غمگین این بخش، به خاطر سقط جنین اولین فرزند آنها بود.
این نغمه چنان مردم و سایر موسیقیدانان را تحت تأثیر قرار داد که بزودی تنظیمهای بسیار مختلفی از آن در همهٔ ژانرهای موسیقی به بازار آمد. برای نمونه به چند اجرای مهم اشاره میکنم.
بدون شک یکی از درخشانترین ترومپتنوازان جاز، مایلز دیویس است. در ۱۹۶۰ با آلبوم «طرحهایی از اسپانیا»، مایلز دیویس به همراه ژیل اوانز پیانیست و آهنگساز برجستهٔ کانادایی، اجرایی بدیع و تاریخی از این اثر دارند.
در کلیه
مجلات معتبر موسیقی جاز، منتقدین به این آلبوم امتیاز «عالی» دادهاند.
چیک کورهآ پیانیست
و آهنگساز مشهور جاز در سال ۱۹۷۲ با آلبوم «به سبکی پر» از همین تم برای اجرای
قطعهٔ «اسپانیا» استفاده میکند.
کورهآ آثار بسیار زیاد و موفقی دارد اما بسیاری از
منتقدین این آلبوم را مهمترین و این بخش را زیباترین بخش اثر میدانند. بشنوید
قطعهٔ اسپانیا را:
استقبال از این بازخوانی، آنقدر زیاد بود که کورهآ در کنسرتهای
مختلف، بارها و به اشکال مختلفی این قطعه را نواخت. ال جرو خوانندهٔ کمنظیر جاز
(که برندهٔ هفت جایزه گرمی شده) روی این کار چیک کورهآ ترانهای سرود که بسیار
مشهور شد. در اینجا او ترانهاش را همراه با همسر کورهآ ، جیل موران اجرا میکند.
جالب
اینجاست که بر اساس بازخوانی چیک کورهآ، دهها موزیسین دیگر اجراهای مختلفی داشتهاند.
من تنها در یک فهرست، ۵۱ گروه یا تک نواز را دیدم که روی کار کورهآ، بداهه نوازی
کردهاند. چه نغمهای بود این نغمه که تا این حد دامنهٔ تخیل را وسعت بخشید!
گروه راک مشهور لد زپلین هم از این نغمه استفاده میکند. ۱۹۷۷ در شهر سیاتل، جان پاول جونز روی پیانو شروع به نواختن یک قطعهٔ سولو بر اساس یکی از مشهورترین ترانههای گروه با نام «نو کوارتر» میکند.
به تدریج نغمه تغییر میکند و
استادانه، به شکلی نامحسوس نتهای آرانخوئز وارد میشوند. این کار را به شیوههای
مختلف ادامه میدهد و سپس با چرخشی ناگهانی، ریتم را تغییر میدهد و این بار تم را
به دست گیتاریستشان جیمی پگ میدهد. او این بار خیلی واضحتر نغمهٔ رودریگو را مینوازد.
خیلی مهم نیست اگر دوستدار موسیقی راک نباشید، این هنرمندان واقعاً در کارشان
استاد هستند و حتماً به یکبار دیدن و شنیدن میارزند. با این توضیح که گیتار تقریباً
در دقیقهٔ هشتم وارد میشود.
ایسائو تومیتا آهنگساز مشهور ژاپنی جزو پیشروان موسیقی الکترونیک است.
او در آلبوم «کوسموس» این نغمه را به دنیای
الکترونیک کشاند و آن را فضایی کرد.
مواردی که نام بردم تنها نگاهی به کارهای برخی از برجستهترین شخصیتهای موسیقی در ژانرهای مختلف بود. اگر بخواهم به سراغ اسامی دیگر بروم صدها مورد دیگر وجود خواهد داشت.
گای بونتمپللی ترانهسرا و خوانندهٔ فرانسوی شعری با عنوان «آرانخوئز عشق من» نوشت که در ۱۹۶۷ ریچارد آنتونی خوانندهٔ فرانسوی آن را روی موسیقی رودریگو خواند.
این ترانه آنقدر مشهور شد که
بلافاصله تنها در کشورهای فرانسوی زبان پنج میلیون نسخه فروش کرد. آرانخوئز عشق من با صدای ریچارد آنتونی
چون ترانه با کلمهٔ «مونآمو» یعنی «عشق من» شروع میشود همین اسم جا افتاد. فرانسویها روش عجیب و غریبی در نگارش دارند. یک عالمه حرف مینویسند و نصفش را هم اصلاً نمیخوانند، چرا؟ از خودشان بپرسید. مثلا در همین کلمهٔ آمور. به جای حرف «ر» میخوانند «ق». اما یکجوری این قاف را از پشت سرشان میگویند که بنی بشری آن را نمیشنود. ما ایرانیها هم که کلاً عاقلیم و همهٔ حروفی که نوشته شده را میخوانیم. بنابراین «مونآمو(ق)» برای ما شد «مونآمور».
شهرت این ترانه تا جایی پیش رفت که عدهٔ زیادتری، فقط «مونآمور» میشناسند بدون این که از منبع نغمه و آهنگسازش اطلاعی داشته باشند. احتمالاً اگر نظر خواکین رودریگو را میپرسیدند میگفت: این «مونآمو»ی لعنتی!
تعداد خوانندگانی که این ترانه را خواندهاند خیلی زیاد است. این یکی از زیباترین آنهاست. با صدای نانا ماسکوری خوانندهٔ یونانی که به زبانهای مختلف آواز میخواند. از ماسکوری (که سفیر حسننیت یونیسف هم هست) بیش از ۳۰۰ میلیون نسخه ترانه فروخته شده. برخی او را پرفروشترین خوانندهٔ جهان میدانند.
محبوبیت این ترانه موجب شد که ترانهسرایان کشورهای دیگر هم وارد عرصه شوند. منجمله آلفردو گارسیا سگورا که همان سال شعری به اسپانیایی سرود و باز هم ریچارد آنتونی آن را خواند. کار به جایی رسید که غولهای موسیقی کلاسیک هم در کنسرتهایشان این ترانه را بخوانند.
یکی از اجراهای بسیار زیبای آندرهآ بوچللی از این ترانه. با تو عشق من در آرانخوئز
آرانخوئز / سرزمین رویاها و عشقها / جایی که فوارههای زلال افسانهایش / در گوش رُزها نجوا میکنند. (ترجمهء بخشی از ترانه بر گرفته از وبلاگ یک آوا)
و این جا پلاسیدو دومینگوی افسانهای آن را به اسپانیایی میخواند اما با شعری دیگر: با تو عشق من در آرانخوئز
برای زبان ایتالیایی یک اجرای دو صدایی زیبا را انتخاب کردهام. دالیدا و ماسیمو رانیری که میخوانند: آرانخوئز صدای تو
این فهرست خیلی طولانی است. برای حسن ختام این بخش، ترانهٔ «به بیروت» با صدای بانو فیروز که او را «امکلثوم» ثانی میخوانند.
میبینید که رودریگو چه کرد؟ شاید اگر باز هم «مونآمور»ی شنیدیم به یاد بیاوریم که این مومان دوم کنسرتو گیتار رودریگو، آرانخوئز است و یک صلوات هم برای روح بزرگ این آهنگساز توانا بفرستیم.
در پایان میخواهم دعوتتان کنم که به کل کنسرتو آرانخوئز که در سه موومان نوشته شده، گوش دهید.
سه اجرای ممتاز و متفاوت: اول اجرای جان ویلیامز در برنامهٔ بیبیسی پرامز. برخی منتقدین جان ویلیامز را تکنیکیترین نوازندهٔ گیتاری که تا کنون دیده شده، میدانند. او از اعضاء فعال کمپین همبستگی با فلسطین هم هست.
نام پاکو دلوسیا با گیتار فلامینگو عجین است. کمتر کسی است که او را نشناسد. او مهمترین فرد در سبک فلامینگوی نوین است.
اما او هیچ وقت
نوازندهٔ گیتار کلاسیک نبوده. هنگامی که پذیرفت آرانخوئز را اجرا کند، حتی نمیتوانست
به درستی پارتیتور را بخواند و با گوش کردن به اجرای دیگران، نتها را دنبال میکرد.
با این همه وقتی بعد از یک ماه تمرین آرانخوئز را اجرا کرد، با تحسین همگانی روبرو
شد. خود آهنگساز گفت: اجرای دلوسیا زیبا، عجیب و پر از الهام بود. پاکو با چنان
احساس عمیقی نواخت که معمولاً شنیده نمیشود.
و سومین اجرا کاری از پهپه رومرو.
مشهورترین فرد از خانوادهٔ مشهور رومرو. پهپه جزو معدود گیتاریستهای کلاسیکی است
که یک فلامنکو نواز برجسته هم هست. جایزهٔ موسیقایی یا فرهنگی نیست که به او اهدا
نشده باشد.
Cecilia and Joaquín Rodrigo |
دو هنرمند با پایان گرفتن جنگهای داخلی اسپانیا در ۱۹۳۹ به مادرید برگشتند. در بازگشت، رودریگو اثری را به همراه داشت که نه تنها نام او را برای همیشه جاویدان ساخت، بلکه درخشانترین اثری است که تا کنون در این ژانر ساخته شده است.
كنسرتو
آرانخوئز
رودریگو این کنسرتو گیتار ِ زیبا و تکنیکی را برای دوست گیتاریستش رجینو سانز دلّا مانتزا نوشت. اما نه مانتزا، نه ویکتوریا و نه حتی خود رودریگو تصور نمیکرد که این اثر تا این حد مشهور شود.
Regino Sainz de la Maza 1896 - 1981 |
رودریگو توضیح داده که تلاش داشته تا احساس گردش در باغهای آرانخوئز را بازتاب دهد. صدای طبیعت زیبا، احساس وجد و سرور ناشی از قدم زدن در محیطی آرام و بهشتی و سرانجام انتقال روح آن محیط در موسیقیاش.
اجرای
بیوقفهٔ کنسرتو
کنسرتو در ۱۹۴۰ با تکنوازی رجینو سانز دلّا مانتزا با ارکستر فیلارمونیک بارسلونا و یک ماه بعد در مادرید اجرا شد. عکسالعمل شنوندگان رعدآسا بود. دیوانهاش شدند. در طول بیش از ۷۰ سالی که از عرضهٔ آن میگذرد، ذرهای از محبوبت و فروش آن کم نشده. تاریخ موسیقی محبوبیتی این چنینی را کمتر ثبت کرده است. آثار معدودی هستند که ضمن ارزش والایشان، از همان ابتدا از اقبال عام برخوردار شدند. اتفاقا بسیاری از آثاری که مردم در زمان عرضه، دیوانهاش شدند بزودی به دست فراموشی سپرده شد (به عنوان مثال سنفونی پیروزی ولینگتون اثر بتهوون). اما آرانخوئز هم چنان محبوبترین کنسرتو باقی مانده و میزان استقبال از آن تعجبآور است.
سیسیلیا میگوید که این اثر یک پدیدهٔ نادر است. هر روزه تقاضاهای جدید برای اجرای آن، و یا تنظیمهای متفاوت آن به دستم میرسد. تنظیمهای مختلف برای انواع گوناگون موسیقی، از همهٔ نقاط جهان.
پدرم در سالهای پایانی عمرش متوجه شد که کارش با تنظیم پاپ، از اصل اثر هم محبوبتر است. او اضافه میکند که خود رودریگو هم از این میزان اقبال متعجب بود و میگفت در این کنسرتو چیزی هست که احساس مردم را تحریک میکند و این چیز، به کیفیت اثر مربوط نمیشود. اما برای اینکه بفهمم آن راز چیست باید یک سنگ جادویی پیدا کنم و در اینصورت حتماً برای سایر آثارم هم از آن استفاده میکردم.
در این ابراز عقیده، طنز و گلایهٔ پنهانی هم وجود دارد. رودریگو از این که آرانخوئز سایر آثار با ارزش او را کاملاً تحت تأثیر قرار داده، چندان راضی نبود. سیسیلیا میگوید آرانخوئز همهٔ توجهها را به خودش معطوف کرده اما سایر کارهای پدرم هم شایستهٔ توجه بیشتری هستند و من از طریق بنیاد ویکتوریا و خواکین رودریگو، آرزو و تلاش میکنم که این آثار بیشتر اجرا شوند. بنیادی که پس از مرگ والدینش در مادرید افتتاح کرد و تا امروز فعالیت دارد.
اجرا و
ضبطهای متعدد
نوازندهٔ گیتاری نیست که سرش به تنش بیارزد و این کنسرتو را اجرا نکرده باشد. از اولین بار که در ۱۹۴۷ کنسرتو مجدداً با تکنوازی رجینو سانز دلّا مانتزا روی صفحه ۷۸ دور ضبط شد تا امروز، این داستان ادامه دارد. اما کسی که کنسرتو را در جهان مشهور کرد یک جوان ۱۹ ساله بود. همان سال در پاریس نارسیسو یهپس جوان به رودریگو معرفی شد.
Narciso Yepes 1927 - 1997 |
کمی پیش از مرگ، رودریگو در خصوص یهپس گفت: بعد از آن اجرا، اثر من جوهر جدیدی پیدا کرد و من قدردان نارسیسو هستم. برای سالهایی که در کنار هم، همکاری عمیقی داشتیم و جهان را با سفر موسیقاییمان درنوردیدیم. من نمیگویم او بهترین یا بدترین گیتاریست است. او گیتاریست من است.
بشنوید موومان دوم کنسرتو آرانخوئز را با نوازندگی گیتاریست رودریگو و با رهبری رافائل فروبک دو بورگوس رهبر برجستهٔ اسپانیایی.
JOAQUÌN RODRIGO 1901 -
1999
CONCIERTO DE ARNJUEZ
Movement II. Adagio
Narciso Yepes: guitar
Radio Symphony Orchestra of Frankfurt
آن
موومان دوم جاودانه
در موسیقی کلاسیک معمولاً به هر قسمت از یک اثر، موومان میگویند. بدون شک مهمترین بخش این اثر که موجب این همه حرف و حدیث شده، موومان دوم آن است. موومانی است آرام و غمگین. گفتگویی است بین گیتار و کرآنگله (یا هورن انگلیسی) که ارکستر هم با آنها همراهی میکند. اما رودریگو اشارهای به قصهٔ پسزمینهٔ موومان دوم نمیکند. سالها بعد، ویکتوریا در زندگینامهاش اشاره میکند که لحن غمگین این بخش، به خاطر سقط جنین اولین فرزند آنها بود.
موزیسینهای
بزرگ و این موومان
این نغمه چنان مردم و سایر موسیقیدانان را تحت تأثیر قرار داد که بزودی تنظیمهای بسیار مختلفی از آن در همهٔ ژانرهای موسیقی به بازار آمد. برای نمونه به چند اجرای مهم اشاره میکنم.
دنیای
موسیقی جاز
بدون شک یکی از درخشانترین ترومپتنوازان جاز، مایلز دیویس است. در ۱۹۶۰ با آلبوم «طرحهایی از اسپانیا»، مایلز دیویس به همراه ژیل اوانز پیانیست و آهنگساز برجستهٔ کانادایی، اجرایی بدیع و تاریخی از این اثر دارند.
Gil Evans 1912 - 1988 and Miles Davis 1926 - 1991 |
Miles Davis and Gil Evans:
Concierto de Aranjuez" (alternative take;
part 1&2) (Rodrigo)
from album "Sketches of Spain" 1960
Chick Corea |
Chick Corea: Spain
from album “Light as a Feather”
Chick Corea and Al Jarreau: (I Can Recall)
Spain
Vocals: Al Jarreau, Gail Moran Corea,
Soundstage 1980
دنیای
موسیقی راک
گروه راک مشهور لد زپلین هم از این نغمه استفاده میکند. ۱۹۷۷ در شهر سیاتل، جان پاول جونز روی پیانو شروع به نواختن یک قطعهٔ سولو بر اساس یکی از مشهورترین ترانههای گروه با نام «نو کوارتر» میکند.
Led Zeppelin |
Led
Zeppelin: No Quarter
دنیای
موسیقی الکترونیک
ایسائو تومیتا آهنگساز مشهور ژاپنی جزو پیشروان موسیقی الکترونیک است.
Isao Tomita |
Isao Tomita: Aranjuez
concerto
from album "Cosmos"
1978
مواردی که نام بردم تنها نگاهی به کارهای برخی از برجستهترین شخصیتهای موسیقی در ژانرهای مختلف بود. اگر بخواهم به سراغ اسامی دیگر بروم صدها مورد دیگر وجود خواهد داشت.
حکایت
«مونآمور» شدن این نغمه
گای بونتمپللی ترانهسرا و خوانندهٔ فرانسوی شعری با عنوان «آرانخوئز عشق من» نوشت که در ۱۹۶۷ ریچارد آنتونی خوانندهٔ فرانسوی آن را روی موسیقی رودریگو خواند.
Guy Bontempelli, Richard Antony |
Richard Antony:
Aranjuez, mon amour
Lyrics written by Guy Bontempelli
عشق من / بر آب
چشمهساران / آن گاه که بــاد آنها را با خود میآورد / شباهنگام گلهای سرخ پرپر
شده را / شناور بر روی آب میبینیم.
چون ترانه با کلمهٔ «مونآمو» یعنی «عشق من» شروع میشود همین اسم جا افتاد. فرانسویها روش عجیب و غریبی در نگارش دارند. یک عالمه حرف مینویسند و نصفش را هم اصلاً نمیخوانند، چرا؟ از خودشان بپرسید. مثلا در همین کلمهٔ آمور. به جای حرف «ر» میخوانند «ق». اما یکجوری این قاف را از پشت سرشان میگویند که بنی بشری آن را نمیشنود. ما ایرانیها هم که کلاً عاقلیم و همهٔ حروفی که نوشته شده را میخوانیم. بنابراین «مونآمو(ق)» برای ما شد «مونآمور».
شهرت این ترانه تا جایی پیش رفت که عدهٔ زیادتری، فقط «مونآمور» میشناسند بدون این که از منبع نغمه و آهنگسازش اطلاعی داشته باشند. احتمالاً اگر نظر خواکین رودریگو را میپرسیدند میگفت: این «مونآمو»ی لعنتی!
تعداد خوانندگانی که این ترانه را خواندهاند خیلی زیاد است. این یکی از زیباترین آنهاست. با صدای نانا ماسکوری خوانندهٔ یونانی که به زبانهای مختلف آواز میخواند. از ماسکوری (که سفیر حسننیت یونیسف هم هست) بیش از ۳۰۰ میلیون نسخه ترانه فروخته شده. برخی او را پرفروشترین خوانندهٔ جهان میدانند.
Nana Mouskouri: Aranjuez Mon Amour
Lyrics written by Guy Bontempelli
محبوبیت این ترانه موجب شد که ترانهسرایان کشورهای دیگر هم وارد عرصه شوند. منجمله آلفردو گارسیا سگورا که همان سال شعری به اسپانیایی سرود و باز هم ریچارد آنتونی آن را خواند. کار به جایی رسید که غولهای موسیقی کلاسیک هم در کنسرتهایشان این ترانه را بخوانند.
یکی از اجراهای بسیار زیبای آندرهآ بوچللی از این ترانه. با تو عشق من در آرانخوئز
Andrea
Bocelli: En Aranjuez Con Tu Amor
Lyrics written by Alfredo Garcia Segura
آرانخوئز / سرزمین رویاها و عشقها / جایی که فوارههای زلال افسانهایش / در گوش رُزها نجوا میکنند. (ترجمهء بخشی از ترانه بر گرفته از وبلاگ یک آوا)
و این جا پلاسیدو دومینگوی افسانهای آن را به اسپانیایی میخواند اما با شعری دیگر: با تو عشق من در آرانخوئز
Placido Domingo: En
Aranjuez Con Tu Amor
و با صدای دمیس روسوس، یک یونانی
مشهور دیگر که به انگلیسی میخواند: به دنبالم بیا
Demis Roussos: Follow Me 1982
Lyrics written by Hal Shaper, Herbert Kretzmer
برای زبان ایتالیایی یک اجرای دو صدایی زیبا را انتخاب کردهام. دالیدا و ماسیمو رانیری که میخوانند: آرانخوئز صدای تو
Dalida & Massimo Ranieri: Aranjuez, la tua voce 1970
Lyrics written by Paolo Dossena
این فهرست خیلی طولانی است. برای حسن ختام این بخش، ترانهٔ «به بیروت» با صدای بانو فیروز که او را «امکلثوم» ثانی میخوانند.
Fairouz: Li Beirut
Lyrics written by Joseph
Harb
میبینید که رودریگو چه کرد؟ شاید اگر باز هم «مونآمور»ی شنیدیم به یاد بیاوریم که این مومان دوم کنسرتو گیتار رودریگو، آرانخوئز است و یک صلوات هم برای روح بزرگ این آهنگساز توانا بفرستیم.
در پایان میخواهم دعوتتان کنم که به کل کنسرتو آرانخوئز که در سه موومان نوشته شده، گوش دهید.
JOAQUÌN RODRIGO 1901 - 1999
Concierto de arnjuez
I. Allegro con spirito
II. Adagio
III. Allegro con brio
III. Allegro con brio
سه اجرای ممتاز و متفاوت: اول اجرای جان ویلیامز در برنامهٔ بیبیسی پرامز. برخی منتقدین جان ویلیامز را تکنیکیترین نوازندهٔ گیتاری که تا کنون دیده شده، میدانند. او از اعضاء فعال کمپین همبستگی با فلسطین هم هست.
John Williams: guitar
Royal Opera House with the London
Symphony Orchestra
Antonio Pappana: conductor
نام پاکو دلوسیا با گیتار فلامینگو عجین است. کمتر کسی است که او را نشناسد. او مهمترین فرد در سبک فلامینگوی نوین است.
Paco de Lucia |
Paco de Lucia: guitar
Orquestra de Cadaqués
Edmon
Colomer: conductor
Pepe Romero: guitar
Camerata Serbica
Marcello Rota: conductor
منابع
SUR Digital. The site for
southern Spain
2009 marks 10th
anniversary of Spanish composer Joaquín Rodrigo's death
The Victoria and Joaquín
Rodrigo Foundation
NAMM, the National
Association of Music Merchants
Cecilia Rodrigo
Australian Observer
Narciso Yepes and the
Concierto de Aranjuez
The Second Hand Songs
project
Ava weblog