اشتباهی عجیب در ترجمهٔ نام فیلم توتفرنگیهای وحشی
گمان میکنم که اغلب دوستداران سینمای هنری و بهخصوص سینمای اروپا، با فیلم
"توتفرنگیهای وحشی" شاهکار سینماگر مؤلف ِسوئدی؛ اینگمار برگمان آشنا
هستند.
- آیا میدانستید که این فیلم هیچ ربطی به توتفرنگی ندارد؟
- چرا چنین اشتباهی در ترجمه رخ داده؟
وقتی
اولین بار فیلم را دیدم، بینهایت مجذوب و مفتونش شدم. اما همان موقع سؤالی برایم
پیش آمد. اسم فیلم چه ربطی به توتفرنگی داشت؟
بار دیگر که فیلم را میدیدم،
گوشه چشمی هم برای یافتن این پاسخ داشتم اما در هیچ لحظهای از توتفرنگی خبری نبود!
ویکتور
شوستروم و بیبی اندرسون درتوتفرنگیهای وحشی 1975
|
تا
پس از سالها بالاخره ربطش را کشف کردم. اسم فیلم اصلاً "توتفرنگیهای وحشی" نیست!
کل
این موضوع به یک سوءتفاهم یا بهتر بگویم سوء درک از نام فیلم برمیگردد. به نکتهای
در زبان سوئدی.
نام فیلم Smultronstället است. در نگارش سوئدی اگر اسمی
خاص از ترکیب چند کلمه درست شده باشد، همهٔ حروف را به هم میچسبانند. مثلاً اگر
بخواهیم با الگوی سوئدی بنویسیم صندوق بیمه همگانی، خواهیم نوشت صندوقبیمههمگانی.
اولش ترسناک است اما بعداً چشم عادت میکند که حروف را بشکند!
اسم
فیلم هم از دو بخش تقسیم شده Smultron و Stället
بخش
اول یعنی توتفرنگی وحشی. میوهای جنگلی، ریز، با طعمی بسیار مطبوع و خوش عطر. و
البته به خاطر طبیعتش کمتر در دسترس و لاجرم خیلی گرانتر از توتفرنگی پرورشی.
توتفرنگی وحشی |
اگر
اینگمار برگمان میخواست اسم فیلمش را بگذارد توتفرنگی وحشی، خیلی ساده مینوشت Smultron
اولین
اشتباه مترجم این بود که فراموش کرد که در این نام، بخش دومی هم وجود دارد Stället
که یعنی
جا، محل. گاهی برای اشاره به یک مکان مثل "گاه" (در زبان فارسی) به
دنبال برخی کلمات میچسبد. مخفیگاه، قرارگاه، آوردگاه. البته میشود "محل" هم نوشت.
محل ِقرار، جای مخفی شدن.
بنابراین اگر با الگویی که گفتم
بخواهیم کلمه را ترجمه کنیم میشود "جایی که بوته توتفرنگی وحشی دارد".
اتفاقاً در وبلاگی (نقد فارسی) به این خطای ترجمه اشاره شده و نویسنده، خود عنوان فیلم را "جای رویش توتفرنگی
وحشی" ترجمه کرده. و در توضیح ِ چرایی این عنوان (در واقع ذهنخوانی اینگمار برگمان) نتیجهگیری جالبی هم میکند:
این اشتباه در ترجمه، آن جا اهمیت مییابد که بدانیم توتفرنگی وحشی نمادی از
تابستان، طبیعت، هوس و گناه است. درحالیکه محل رویش این توتفرنگیها که بهطورمعمول
جایی در انبوه جنگل و پر از خار و تیغ بوده و برای یافتن آن باید جستوجو نمود و
هرگز کسی جای آن را به دیگری یاد نمیدهد، نمادی از جستوجو برای یافتن است
نکتهٔ
جالب و ظریفی است. بااینکه با دستور زبان سوئدی هم میخواند اما اشتباه است. این
کلمه در واقع یک کنایه است. سوئدیها به یک کنج، محلی دنج و خاطرهانگیز که برای
هرکسی منحصربهفرد است میگویند Smultronstället
جایی که روزگاری (احتمالا در کودکی و چه بسا هنوز هم) در آن احساس راحتی و امنیت داشتی. و این هر جایی میتواند باشد. ما در فارسی چنین کلمهای برای این مفهوم نداریم. برای همین من صرفاً از "کنج خلوت" استفاده میکنم (که قطعاً درست و کافی نیست). گوشهای از حیاط خانه، زیر یک آلاچیق در انتهای یک باغ، زیر میز آشپزخانه، گوشهای از بالکن که با کارتون وسایل محصور شده ... همهٔ اینها برای یک نفر، میتواند آن جای دنج، آن کنج خلوت باشد. و برای همین هم منحصربهفرد است.
حدس میزنم که اولین بار این خطای مترجم آلمانیزبان بود (مدرکی پیدا نکردم) و این ترجمه ملاک سایرین شد و آنقدر تکرار شد که نهایتاً همه با این اشتباه همراهی کردند.
منابع
http://lexin2.nada.kth.se/lexin/#searchinfo=both,swe_per,st%C3%A4llet;
نقد فارسی: توتفرنگیهای وحشی
http://naghdefarsi.com/title/wild-strawberries/